برای پیدا کردن رمان مورد نظر خود از جستجوی زیر استفاده نمایید
تبلیغات متنی |
برای پیدا کردن رمان مورد نظر خود از جستجوی زیر استفاده نمایید
رمان بانوی جنگل
بحث و جدل در خانواده آرین نژاد تا پاسی از شب ادامه داشت.
عاطفه که ذاتا زنی خوش فلب و پاک سرشت است از این که برای نخستین بار در برابر خواسته همسرش ایستادگی میکرد ناخشنود بود اما برای اقدامی که قصد انجام آن را داشت خود را متقاعد میساخت که حق مقاومت دارد. لذا در حالیکه از جای برمیخواست تصصمیم نهایی و قطعی اش را گرفت و آن را به عنوان برگ برن ([فقط کاربران عضو می توانند لینک ها را ببینند .])ده رو کرد. مقابل همسرش ایستاد و اظهار داشت:(شما هر طور که میخواهید عمل کنید اما من فردا برای تشییع جنازه خواهم رفت)
رمان سال های تنهایی
از بالای درخت تنومند گیلاس که تازه به شکوفه نشسته بود به مادر می نگریستم. داشت تلاش می کرد مرا متقاعد کند که هر چه زودتر از درخت پایین بیایم.
– بیا پایین دختر میافتی اخه خجالت هم خوب چیزیه. من که اندازه تو بودم داداشتو زاییده بودم . این کارها برای تو عیبه اگه یکی تو رو بالای درخت ببینه چی فکر می کنه؟ لجوجانه در حال تکان دادن پاهام روی درخت گفتم – هر کی هر چی میخواد بگه من پایین نمی یام.
مادر در حال کندن گونه اش در حالی که به بالا نگاه میکرد و دستش را در برابر نور خورشید جلوی صورتش گرفته بودگفت
این اداها برای چیه؟ برای اینکه حرفتو به کرسی بنشونی؟ بیا پایین مادر بیا الان مهمانها از راه میرسند من هم هزارتا کار دارم. بیا برو لباستو عوض کن دستی به سرت بکش.
بعد برای ترساندن من ادامه داد
اگه اقا جونت بیاد و تو رو اون بالا ببینه عصبانی میشه . مگه نمیدونی چقدر به این گل و درخت ها اهمیت میده . تو با هر حرکتی کلی از شکوفه هاشو حروم میکنی. بیا پایین مادرجون بیا پایین .
رمان در آخرین نگاهش
اول کلاس گفته بود امروز همه باید موضوع تحقیقشان را مشخص کنند و به او بگویند. اما من دیگر حوصله تحقیق را نداشتم. آن هم درباره زندگی ملاصدرا و سهروردی و چه می دانم؛ فلاسفه به اصطلاح اسلامی! چرا باید تحقیق می کردم وقتی هیچ علاقه ای به آنها نداشتم. می توانستم همان زمان را صرف یک کار مهمتر بکنم که از آن لذت هم ببرم.
وقتی غرب، کلی فیلسوف درجه یک با انواع و اقسام نظریه های متنوع و پیشرفته دارد، من نمی دانم چرا این آدمها هنوز اصرار دارند که یک مشت حرف گرد و خاک گرفته را از انباری تاریخ بیرون بکشند و در موردش نظر بدهند.
رمان سنگ و تیشه
نام رمان : سنگ و تیشه
نویسنده : شیوا_sh کاربر انجمن نودهشتیا
حجم کتاب : ۲٫۰ (پی دی اف) – ۰٫۲ (پرنیان) – ۰٫۸ (کتابچه) – ۰٫۲ (ePub) – اندروید ۰٫۷ (APK)
ساخته شده با نرم افزار : پی دی اف ، پرنیان ، کتابچه ، اندروید ، ePUB ، APK
تعداد صفحات : ۲۰۰
خلاصه داستان :
درباره ی زندگیه یه خانواده ست… زنی به اسم لیدا ، مردی به اسم رامین ، پسری به اسم رامتین و برادر رامین که رادین نام داره…
به اجبار… به خاطر یه رسمی که از قدیم بوده ، به خاطر حفظ فرزند ، به خاطر حس قشنگ مادر بودن…
لیدا مجبوره تن به خواسته ای بده که به اون راضی نیست ، مجبوره به حکم زور گویی افراد از خود راضی …