برای پیدا کردن رمان مورد نظر خود از جستجوی زیر استفاده نمایید
تبلیغات متنی |
برای پیدا کردن رمان مورد نظر خود از جستجوی زیر استفاده نمایید
دانلود رمان در آغوش رویا
نام رمان : در آغوش رویا
نویسنده : مریم صمدی
اسمان پر از ستاره بود.ستاره ها چشمک زنان در اسمان می درخشیدند .رقص انها و ماه بقدری جلوی دیدش را گرفته
بود که متوجه حضور او نشد.اهسته زمزمه کرد: دلم برات تنگ می شه!
صدای او را شنید مثل همیشه امیخته ای از طنز و نرمش در صدایش موج می زد.
_من زود برمی گردم.خیلی زود.نه سال مثل برق و باد می گذره.
قطره اشکی جلوی چشمش را گرفت.
_تو می خوای بری ایتالیا.چند سال دور از من ! پس….پس من چه کارکنم ؟.
_من برمی گردم .برای همیشه.تو منتظر می مونی .مگه نه؟
نگاه قهرالودی به سویش کرد و موذیانه گفت : اگه بگم نه ، چی می گی؟
پوزخند او را حس کردم. اون قدر اینجا می شینم که بگی اره ، مگه من چند تا شیدا دارم که بخوان بهم جواب منفی
بدن؟
سرش را به طرف دیگر چرخاند و گفت : اگه شیدا رو دوست داشتی ترکش نمی کردی.